۲۰۱۰-۲۰۱۹
الگوئی برای آرامش
2016


الگوئی برای آرامش

آرامشی که ما همۀ در جستجویش هستیم ما را ملزم به عمل میکند—با آموختن از عیسی مسیح، با گوش کردن به سخنانش، و گام برداشتن با او.

چند سال پیش، از دختر و داماد مان درخواست شد که با هم کلاس کودکان ۴ ساله متشکّل از ۵ تا پسر بچّۀ پُر جنب و جوش را تدریس کنند. دخترمان وظیفۀ تدریس و داماد مان مسئولیّت آرام نگهداشتن آنها را به عهده داشت، نهایت سعی شان را کردند تا آرامش را در بحبوحۀ آشوبهای گَاه و بیگاه حفظ کنند تا اصول مژده را به بچّه ها تدریس کنند.

در خلال یک کلاس بویژه سخت، بعد از هشدار به یک پسر بچّۀ شلوغ، داماد مان او را از کلاس بیرون برد. هنگامی که خارج کلاس بودند، و وقتی که در حال صحبت کردن با پسر کوچک در مورد رفتارش و اینکه احتیاج به پیدا کردن والدینش است، پسرک داماد مان را قبل از اینکه حرفی بزند متوقّف نمود و، دستش را به نشان اجازه بالا برد، و با احساس عمیقی، ابراز کرد، ” بعضی وقتها—بعضی وقتها—برایم خیلی سخت است که در بارۀ عیسی فکر کنم!”

در طول سفر مان در این دنیای فانی، با وجود تمام شکوهی که مقصد نهائی مان دارد و با همۀ سرخوشی های این سفر، ما نا ملایمت ها و اندوه هائی را در زندگی تجربه خواهیم کرد. ارشد جوزف بی. ویرتلین تعلیم داد: ”غم و اندوه روزی سراغ هر کدام از ما خواهد آمد. سرانجام، هر کسی میبایست اندوه را تجربه کند. هیچ کسی مستثنی نیست.”1 ”خداوند با حکمتش، هیچک کسی را از غم و اندوه برحذر نمیدارد.” 2 هر چند، توانائی ما برای سفر با آرامش در این راه، بیشتر به آن ارتباط دارد که آیا ما هم به سختی در بارۀ عیسی فکر می کنیم.

آرامش خیال، آرامش وجدان، و آرامش قلبی بوسیلۀ توانائی مان در بر خورد با آزمایشات، اندوه، و دل دردی ها تعیین نمیگردند.علیرغم درخواست های صمیمانۀ مان، هر طوفانی تغییر مسیر نخواهد داد، هر ناخوشی درمان نخواهد یافت، و ما ممکن است هر حکم، اصل، یا عملی را که توسّط پیامبران، پیشگویان، و وحی دهنده گان تعلیم داده میشود درک نکنیم. با این همه، آرامش بما وعده داده شده است—با یک شرط متّصل.

در مژدۀ یوحنّا، ناجی تعلیم داد که علیرغم رنج های زندگی، میتوانیم شاد باشیم، امیدوار باشیم، و لازم نیست بترسیم، زیرا او اعلام نمود، ”در من شما آرامش خواهید یافت.”3 ایمان به عیسی مسیح و کفّاره اش، نخستین اصل مژده و بنیادی است که بر آن امید مان برای ” صلح در این دنیا، و زندگی جاودان در دنیای بعدی” بنا گردیده است.4

در جستجوی ما برای آرامش در بحبوحۀ چالش های روزانۀ زندگی، یک الگوی ساده ای برای تمرکز فکری مان بر ناجی داده شده است، که گفت:”از من یاد بگیرید، و به سخنان من گوش دهید؛ در فروتنی روح من گام بردارید، و در من آرامش خواهید یافت. من عیسی مسیح هستم.”5

بیاموز، گوش بده، و گام بردار—سه مرحله با یک وعده.

مرحلۀ اوّل: ”از من بیاموز”

در اشعیا میخوانیم، ”و مردم زیادی رفته و خواهند گفت، بیائید، تا به کوه خداوند برویم، به خانۀ خدای یعقوب؛ و او احکامش را بما یاد خواهد داد.”6

با افزایش ساختمان های معابد در روی زمین، ما در بارۀ عیسی مسیح و نقش او در طرح پدر بعنوان خالق این دنیا، بعنوان ناجی و باز خریدار مان، و منبع آرامش میاموزیم.

رئیس توماس اس. مونسون تعلیم داده است: ”دنیا میتواند مکانی چالش آور و مشکل برای زندگی باشد. … وقتی من و شما به خانه های مقدّس خدا میرویم، و پیمان های مان را در معبد بخاطر میاوریم، قادر خواهیم بود که هر مشکلی را تحمّل کنیم و بر هر وسوسه ای چیره شویم. در این پرستشگاه مقدّس ما آرامش خواهیم یافت.”7

در خلال مأموریّت یک کنفرانس وتد چند سال پیش مادامیکه در آمریکای جنوبی خدمت میکردم، زوجی را ملاقات کردم که در مرگ اخیر نوزاد پسر شان سوگوار بودند.

بهنگام مصاحبه در جریان کنفرانس بود که نخستین بار برادر تومیری را ملاقات کردم و از مرگ پسرش خبر دار شدم. وقتی با هم صحبت میکردیم، او با من در میان گذاشت که نه تنها از مرگ ناگهانی پسرش غمگین بود، بلکه با این فکر داغون شده بود که هرگز او را دوباره نخواهد دید. او توضیح داد که بعنوان اعضای نسبتاً جدید کلیسا، به اندازۀ کافی پول پس انداز کرده بودند که فقط یکبار قبل از تولّد پسر کوچکشان به معبد رفته، و به عنوان زوج عقد ابدی یافته و به دو تا دخترشان مُهر و موم شوند. او سپس توضیح داد که چگونه برای سفر دیگری به معبد در حال پس انداز کردن بوده اند امّا هنوز نتوانسته بودند که پسر کوچکشان را برای مهر و موم ابدی ببرند.

با تشخیص یک سوء تفاهم ممکن، من توضیح دادم که او مطمئناً پسرش را دوباره خواهد دید، اگر با ایمان باقی بماند، زیرا حکم مهر و موم شدن ابدی که او و زنش و دخترانش را بهم پیوند داده بود، برای پیوند به پسرشان که دراین میثاق متولّد شده، هم کافی میباشد.

با شگفتی، پرسید که آیا این حقیقت دارد، و وقتی من تأئید کردم که همینطور بود، او سپس پرسید که اگر ممکن است من با همسرش، که در طول دو هفته ای که از مرگ پسرش میگذشت قابل آرامش دادن نبود صحبت کنم.

بعد از ظهر یکشنبه، بعد از کنفرانس، با خواهر تومیری ملاقات کردم و این اصل با شکوه را برای او هم توضیح دادم. با درد از دست دادن پسرش که هنوز برایش تازه بود، امّا حالا با یک بارقه ای از امید، با چشمان اشک آلودش پرسید، ”آیا واقعاً قادر خواهم بود که دوباره پسر کوچکم را در آغوش بگیرم؟ آیا او برای همیشه مال منست؟” به او اطمینان دادم که اگر به پیمان هایش وفادار باشد، قدرت مهر و موم موجود در معبد، مؤثّر بخاطر اقتدار عیسی مسیح، بطور قطع به او اجازه میدهد که دوباره با پسرش باشد و او را در آغوش بگیرد.

خواهر تومیری، هرچند دل شکسته بخاطر مرگ پسرش، با اشک قدردانی و سرشار از آرامش بخاطر آئین های مقدّس معبد، که توسّط ناجی و بازخریدار مان ممکن گشته، اطاق را ترک نمود.

هر وقت به معبد میرویم—در تمام آنچه که ما می شنویم، انجام میدهیم، و میگوئیم؛ در هر آئینی که شرکت میکنیم؛ و هر پیمانی را که می بندیم—بسوی عیسی مسیح هدایت میشویم. احساس آرامش میکنیم وقتی سخنانش را میشنویم و از سرمشقش یاد میگیریم. رئیس گوردن بی. هینکلی تعلیم داد، ”به خانۀ خدا بروید و آنجا روحش را احساس کرده و با او راز و نیاز کنید و آرامشی را بدست خواهید آورد که هیچ جای دیگر پیدا نمشود.”8

مرحلۀ دوّم: ”به سخنانم گوش دهید”

در اصول و پیمانها ما می خوانیم، ”چه با صدای خود من یا با صدای خدمتگزارانم، آن یکسان است ”9 از زمان آدم و در طول اعصار تا پیامبر حاضر، توماس اسپنسر مونسون، خداوند از طریق نمایندگان مجازش سخن گفته است. آنهائی که انتخاب میکنند به سخنان خداوند گوش دهند، که از زبان پیامبرانش داده میشود، آرامش و امنیّت پیدا خواهند کرد.

در کتاب مورمون نمونه های فراوانی از اهمّیت پیروی از راهنمائی های پیامبرانه و پشتیبانی از پیامبر می خوانیم، مانند درس رویای لیحای در بارۀ درخت زندگی، در ١ نیفای فصل ۸. هر گز آن ساختمان عظیم و وسیع به این اندازه شلوغ یا صدای زیادی که از پنجره های بازش میاید، اینقدر گمراه کننده، مسخره آمیز، و گیج کننده تر از زمان ما نبوده است. در این متن ما در بارۀ دو گروه از مردم و واکنش هایشان به فریاد هائی از داخل ساختمان میخوانیم.

تصویر
رویای لیحای

با آغاز آیۀ ٢٦ میخوانیم:

”و من نیز چشمانم را به دور و بر انداختم، و، در آن سوی رودخانه، یک ساختمان بزرگ و وسیعی را دیدم. …

”و آن پُر از مردم بود، … و در حال مسخره کردن و با انگشت اشارە کردن به سوی آنهائی بودند که آمده بودند … و از آن میوه میل می کردند.

”وبعد از آنکه آنها از آن میوهچشیده بوند شرمسار شدند، بخاطر آنهائی که به آنها ریشخند می زدند؛ و آنها از راه بدر شده به راه های ممنوعه افتاده و گم شدند.”10

درآیۀ ٣٣ ما از آنهائی که واکنش متفاوتی به ریشخندا و تمسخری که از طرف ساختمان میامد نشان میدادند می خوانیم. پیامبر لیحای شرح میدهد که مردم در داخل ساختمان ”با انگشت ریشخند بر من و به آنهائی که از آن میوه میل می کردند اشاره می کردند؛ امّا ما به آنها توجّهی نکردیم.”11

یک تفاوت مهم میان آنها که شرمسار، از راه بدر شده، و گم شدند و آنهائی که به تمسخر از طرف مردم داخل ساختمان توجّهی نکردند و در کنار پیامبر ایستادند در دو عبارت خلاصه میشود: اوّل، ”بعد از اینکه چشیده بودند،” و دوّم، ”آنها که میل میکردند.

گروه اوّل به درخت رسیده، برای مدّتی در کنار پیامبرایستادند، امّا تنها از میوه چشیدند. با ادامه ندادن به خوردن، اجازه دادند که طعنه های مردم داخل ساختمان بر آنها اثر بگذارد، و باعث شود که از پیامبر دور شده و به راه های ممنوعه بیفتند،، و آنجا گم شوند.

در مقایسه با آنهائی که چشیدند و گمراه شدند کسانی بودند که به میل کردن از میوه ادامه دادند. این افراد به سر و صدا های ساختمان اعتناء نکردند، در کنار پیامبر ایستادند، و از امنیّت و آرامش آن بهره بردند. تعهّد ما به خداوند و خدمتگزارانش نمیتواند یک تعهّد موقّتی باشد. اگر چنین باشد، خودمان را در مقابل آنها که در صدد نابودی آرامش ما هستند آسیب پذیر میکنیم. وقتی به خداوند از طریق خدمتگزاران مجازش گوش میکنیم، در مکان های مقدّس ایستاده، و جا بجا نخواهیم شد.

شیطان راه حل های تقلّبی پیشنهاد میکند که شاید بنظر برسد که پاسخ هائی ارائه میدهد امّا ما را از آرامشی که به دنبالش هستیم دورتر میسازد. او سرابی را ارائه میدهد که ظاهراً قانونی و امن است امّا نهایتاً، مانند ساختمان بزرگ و وسیع، سقوط خواهد کرد و تمام کسانی را که در داخلش بدنبال آرامش می گردند نابود خواهد نمود.

حقیقت در سادگی سرود کلاس ابتدائی کلیسا پیدا می شود: ”سخنان یک پیامبر: از فرامین پیروی کنید. در این امنیّت و آرامش است.12

مرحلۀ سوّم: ”در فروتنی روح من گام بردارید”

هر چند از مسیر دور باشیم، ناجی دعوت مان میکند که بسوی او برگشته و با اوباشیم. این دعوت برای گام برداشتنن با عیسی مسیح دعوتی است که او را در باغ جتسمانی همراهی کنیم و از جتسمانی تا کالوری و از کالوری به باغ آرامگاه. آن دعوتی است برای رعایت و عمل کردن کفّار اش، که هر کسی را تا ابد شامل میشود. آن دعوتی است برای توبه، برای جذب قدرت پاک کننده اش، و برای درک عشق و گرفتن آغوشش. این دعوتی است برای آرامش در زندگی.

تصویر
از ما دعوت شده تا با او گام برداریم

همۀ ما زمانی در زندگی مان، درد و اندوه ناشی از ارتکاب گناه و خطا را احساس کرده ایم، زیرا ”اگر بگوئیم که گناه نکرده ایم، خودمان را گول میزنیم، و حقیقت را نمیگوئیم.”13 ولیکن، ”گرچه گناهان [مان] مانند رنگ قرمز باشد،” تا زمانی که کفّارۀ عیسی مسیح را بکار میگیرم و با او بر اساس توبۀ صادقانه گام بر میداریم، ”آنها به سفیدی برف خواهند بود.”14هر چند که زیر بار سنگین گناه باشیم، آرامش بدست خواهیم آورد.

تصویر
از ما دعوت شده که توبه کنیم

آلمای جوان مجبور بود که با گناهانش روبرو شود هنگامی که با یک فرشتۀ خداوند ملاقات کرد.او تجربه اش را با این کلمات توضیح داد:

”روحم بیشتر از حدّ میزان عذاب کشید و با همۀ گناهانم متصلّب شدم.

”… آری، من دیدم که علیه خدایم شورش کرده بودم، و اینکه از فرامین مقدّس او پیروی نکرده بودم.”15

به همان جدیّت گناه هانش و در خلال این مصیبت، ادامه میدهد:

”من همچنین شنیدن پیشگوئی پدرم را به مردم در بارۀ آمدن یک عیسی مسیح بیاد آوردم، بعنوان پسر خدا، تا برای گناهان دنیا کفّاره دهد.

”… من در دلم فریاد بر آوردم: ای عیسی، تو پسر خدا، به من رحم کن. ”16

”و هرگز، تا وقتی که بسوی خداوند عیسی مسیح برای رحمت زاری نکردم، آمرزش از گناهانم را دریافت نکردم. ولی ببین، من بسوی او زاری کردم و روحم آرامش یافت. 17

مانند آلما، روح ما هم آرامش خواهد یافت وقتیکه با عیسی مسیح گام برمیداریم،از گناه هانمان توبه میکنیم، و قدرت التیامش را در زندگی مان بکار می بریم.

آرامشی که ما همه در جستجویش هستیم بیش از یک تمایل است. عمل کردن لازم دارد—با یاد گیری از او، گوش کردن به سخنانش، و با همگامی با او. ممکن است نتوانیم همۀ آنچه را که در اطرافمان میگذرد کنترل کنیم، امّا می توانیم چگونه بکار بردن الگوی آرامش را که خداوند فراهم نموده است کنترل نمائیم—الگوئی که کمک مان میکند که بیشتر در بارۀ عیسی فکر کنیم.

تصویر
ما می توانیم الگوی ناجی را عمل کنیم

من شهادت میدهم که مسیح راه، حقیقت، و زندگی است”18 و اینکه تنها از طریق او میتوانیم آرامش واقعی را در این زندگی و زندگی جاوید در دنیای آینده بدست آوریم. بنام عیسی مسیح، آمین.