۲۰۱۰-۲۰۱۹
روح القدُس به عنوان همراه شما
2015


روح القدُس به عنوان همراه شما

ما می توانیم اگر شایستۀ آن باشیم، برکت روح القدُس را با خود داشته باشیم، نه تنها حالا و بعداً بلکه برای همیشه.

برادران و خواهران عزیزم، من از بودن با شما در این روز سبت در کنفرانس در کلیسای خداوند سپاسگزارم. من مثل شما احساس کرده ام، که روح، آن روح القدُس، به حقیقت سخنانی که گفته و خوانده شده اند گواهی می دهد.

هدف من امروز اینست که تمایل و خواست شما را افزایش دهم که هدیۀ وعده داده شده در موقع تعمیدتان را ادّعا کنید. در هنگام تأئیدمان ما این سخنان را شنیدیم: ”روح القدُس را دریافت کن.”١ از آن لحظه، زندگی ما برای همیشه عوض شد.

ما می توانیم اگر شایستۀ آن باشیم، برکت روح القدُس را با خود داشته باشیم، نه تنها حالا و بعداً بلکه برای همیشه. شما از دعای آئین شام می دانید که چگونه آن وعده بوقوع می پیوندد: ”ای خدا، پدر جاویدان، ما به نام پسر تو، عیسی مسیح، می خواهیم، این نان را به روان همۀ آنهائی که از آن می خورند برکت داده و تقدیس نمائی، تا آنها به یاد جسم پسر تو بخورند، و به تو گواهی دهند، ای خدا، پدر جاویدان، که آنها حاضر هستند نام پسر ترا بر خود گذاشته، و همیشه او را به یاد آورده و فرامین او را که به آنها داده نگهدارند ”

و بعداً وعده داده می شود: ”تا روح او همیشه با آنها باشد” (اصول و پیمانها ۷۷:٢٠ ؛ تأکید اضافه شده).

تا روح او همیشه با ما باشد مثل داشتن راهنمائی و هدایت روح القدُس در زندگی روزمرّۀ ما است. ما می توانیم، برای مثال، توسّط روح القدُس اخطار داده شویم که در انجام دادن کار پلید مقاومت کنیم.

تنها برای آن دلیل، می توان به آسانی مشاهده کرد که چگونه خدمتگزاران خداوند سعی کرده اند که تمایل ما را برای پرستش خدا در جلسات آئین شام افزایش دهند. اگر با ایمان در آئین شام شرکت کنیم، روح القدُس خواهد توانست ما و عزیزان ما را در مقابل وسوسه های شدید و مداوم محافظت کند.

همراهی روح القدُس چیز خوب را جذّاب تر کرده و وسوسه را کم قانع کننده تر می کند. آن به تنهائی باید کافی باشد که ما را برای شایستگی داشتن روح القدُس برای همیشه متمایل کند.

همانطور که روح القدُس ما را بر علیه پلیدی تقویت می کند، او همچنان بما قدرت می دهد که فرق بین حقیقت و دروغ را تشخیص دهیم. حقیقتی که خیلی مهم است تنها با وحی از طرف خدا بررسی می شود. دلیل انسانی و استفاده از حواسّ پنجگانۀ طبیعی مان کافی نخواهند بود. ما در زمانی زندگی می کنیم که حتّی عاقلترین هم نخواهد توانست بین حقیقت و ریا را تمیز دهد.

خداوند به رسولش توماس تعلیم داد، که می خواست شاهد طبیعی برای رستاخیز ناجی با دست زدن به زخمهای او داشته باشد، که وحی یک شاهد بهتری است: ”عیسی به او گفت، توماس، چونکه تو مرا دید ه ای، تو مرا باور کرده ای: برکت بر آنهائی باد که مرا ندیده اند، ولیکن مرا باور کرده اند” (یوحنّا ٢٩:٢٠)

حقایقی که مسیر ما را بسوی خدا هدایت می کنند توسّط روح القدُس بررسی می شود. ما نمی توانیم به بیشۀ مقدّس رفته و شاهد صحبت کردن پدر و پسر با یوسف اسمیت باشیم. هیچ شاهد طبیعی نه بحث منطقی می تواند ثابت کند که پیامبر ایلیا بر طبق وعده آمد که کلید های کشیشی را که حالا توسّط پیامبری در قید حیات، توماس اس. مونسون انجام می شود اعطاء کند.

تأئید حقیقت به پسر و دختر خدا که حقّ ادّعای روح القدُس را کرده اند میاید. چونکه دروغ و ریا هر لحظه ای بما داده می شوند، ما احتیاج مداوم به تأثیر روح القدُس داریم که ما را از لحظات شکّ نجات دهد.

وقتی جورج کیو. کانون، عضو گروه دوازده رسولان بود ترغیب کرد که مداوماً خواهان همراهی روح القدُس باشیم. او قول داد، و من هم قول می دهم، که اگر ما آن مسیر را ادامه دهیم، ما ”هر گز کمبود دانش” از حقیقت را نخواهیم داشت، ”هر گز در شکّ یا در تاریکی نخواهیم بود،” و ”ایمان ما قوی خواهد بود، لذّت [مان] …کامل.”٢

ما همراهی مداوم روح القدُس را برای دلیل دیگری هم لازم داریم. مرگ یک عزیز ممکن است ناگهانی باشد. آن شاهدی از روح القدُس است در مورد حقیقت یک پدر مهربان و یک ناجی احیا شده که بما در موقع از دست دادن عزیزمان امید و آرامش می دهد. آن گواهی باید تازه و جاری باشد وقتی مرگ فرا می رسد.

بنابراین، برای دلایل بسیاری، ما همراهی روح القدُس را لازم داریم. ما خواستارش هستیم، ولیکن از تجربه می دانیم که نگه داشتن آن آسان نیست. هر کدام از ما در زندگی روزمرّه فکر هائی می کنیم، حرف هائی می زنیم، و کار هائی انجام می دهیم که می تواند باعث رنجش روح القدُس شود. خداوند بما آموخته که روح القدُس همراه مداوم ما خواهد بود وقتی قلب هایمان پُر از صدقه و وقتی ”تقوا بدون توقّف افکار مان را زینت میدهد” (مراجعه کنید به اصول و پیمانها ۴۵:١٢١).

برای آنهائی که با داشتن استاندارد های عالی شایستۀ دریافت هدیۀ روح القدُس کشمکش دارند، من این تشویق را ارائه می دهم. شما لحظاتی را داشته اید که تأثیر روح القدُس را احساس کرده اید. آن ممکن است امروز هم اتّفاق افتاده باشد.

شما با آن لحظات الهام بخش مثل دانه های ایمان که آلما تشریح کرد رفتار کنید.(مراجعه کنید به آلما ٢۸:٣٢). هر کدام را بکارید. شما با انجام دادن تلقین هائی که احساس کرده اید می توانید اینکار را بکنید. با ارزش ترین الهام برای شما آن خواهد بود که بدانید خدا از شما چه می خواهد انجام دهید. اگر در بارۀ دادن زکات است یا دیدار یک دوست غمگین، باید آنرا انجام دهید. هر چه که هست، انجامش دهید. وقتی شما نشان می دهید که تمایل به اطاعت دارید، روح القدُس احساسات بیشتری از خواست خدا برای شما خواهد فرستاد.

چنانکه اطاعت می کنید، احساسات از روح القدُس مداوماً خواهند آمدT ، نزدیکتر و نزدیکتر به همراهی مداوم. قدرت انتخاب درست شما افزایش خواهد یافت.

شما می توانید بدانید چه موقعی آن احساساتی که باید عمل کنید از طرف روح القدُس است یا تمایل خودتان. وقتی آن احساسات با آنچه که ناجی و پیامبران در قید حیات گفته اند مطابقت می کند، می توانید با اطمینان از آن اطاعت کنید. سپس خداوند روح القدُس را خواهد فرستاد که از شما نگهداری کند.

برای مثال، اگر یک احساس روحی دریافت کردید که روز سبت را گرامی بدارید، مخصوصاً وقتی مشکل به نظر می رسد، خدا روح القدُس را برای کمک خواهد فرستاد.

آن کمک سالها پیش به پدرم آمد وقتی که شغلش او را به استرالیا بُرد. او در یک روز یکشنبه تنها بود، و می خواست که در آئین شام شرکت کند. او نتوانست هیچ اطلاعاتی در بارۀ گرد همائی مقدّسین آخرین زمان پیدا کند. بنابراین شروع به راه رفتن کرد. در هر چهار راهی دعا کرد که به کدام طرف بپیچد. بعد از یک ساعت راه رفتن و پیچیدن، برای دوباره دعا کردن ایستاد. او حّس کرد که باید به یک خیابان مخصوص بپیچد. بزودی آوازی از طبقۀ هم کف ساختمان مسکونی نزدیک شنید. او از پنجره به داخل نگاه کرد و چند نفری را دید که نزدیک یک میز با روپوش سفید و سینی های آئین شام نشسته اند.

حالا، آن شاید چندان مهم به نظر شما نیاید، امّا برای او چیزی شگفت انگیز بود. او دانست که وعدۀ دعای آئین شام بوقوع پیوسته است: ”همیشه او را به یاد آورده و فرامین او را که به آنها داده نگهدارند؛ تا روح او همیشه با آنها باشد.”(اصول و پیمانها ٧٧:٢٠)

آن فقط یک نمونه از موقعی که دعا کرد بود و بعد آنچه را که روح القدُس خواست خدا را به او گفت که انجامش دهد. داد. او سالها به انجام این کار ادامه داد، چنانکه شما و من خواهیم کرد. او هر گز در بارۀ روحانی بودنش صحبت نکرد. او فقط بیدرنگ به انجام دادن چیز های کوچک برای خداوند ادامه داد.

هر موقعی گروهی از مقدّسین آخرین زمان از او خواستند که برایشان سخنرانی کند، او آنرا کرد. مهم نبود که برای١٠ نفر بود یا ۵٠ نفر یا هر قدر خسته بود. او از پدر، پسر، روح القدُس، و پیامبران گواهی داد هر موقعی که روح القدُس او را ترغیب کرد.

بالاترین فراخوانی هایش در کلیسا مشاور اعظم بخش بانیویل بود، که در مزرعۀ بخش علف های هرزه را می کشید، و در مدرسۀ یکشنبه درس داد. در طیّ سالها، هر موقع که لازم داشت، روح القدُس همراهش بود.

من در کنار پدرم در یک اطاق بیمارستان ایستادم. مادرم، همسرش که به مدّت ۴١ سال با هم بودند، در آنجا بستری بود. ما برای چند ساعتی در کنارش بودیم. ما مشاهده کردیم که آثار درد از صورتش ناپدید می شوند. انگشتان دستش، که گره خورده بودند، باز شدند. بازوانش در کنارش آرامیدند.

درد ده ها سال سرطان به پایان می رسید. من در صورتش حسّ آرامش دیدم. او چند نفس کوتاهی کشید، سپس یک نفس بریده، و بعد بی حرکت دراز کشید. ما در انتظار ماندیم که ببینیم آیا یک نفس دیگر خواهد آمد.

سرانجام، پدر به آرامی گفت، ”یک دختر کوچک به خانه رفته است.”

او اشکی نریخت. آن بخاطر اینکه روح القدُس خیلی وقت پیش تصویر واضحی از آنکه او کی بود، از کجا آمده بود، چه شخصی شده بود، و به کجا می رفت به پدرم داده بود. روح القدُس چندین بار از پدر مهربان، از ناجی که قدرت مرگ را در هم شکسته بود، و از حقیقت پیوند معبدی که او با همسر و خانواده اش شریک بود گواهی داده بود.

روح القدُس خیلی وقت پیش به او اطمینان داده بود که نیکی و ایمان او را شایستۀ برگشت به خانۀ بهشتی کرده بود جائی که او بعنوان یک کودک موعود عالی بخاطر آورده شده و با افتخار به خانه خوشامد می شد.

برای پدر من، آن بیشتر از یک امید بود. روح القدُس آنرا برایش یک واقعیّت کرده بود.

حالا، بعضی شاید بگویند که سخنان او و تصویر ذهنی اش در بارۀ خانۀ بهشتی فقط یک عاطفۀ شیرین است، قضاوت تیرۀ یک شوهر در موقع از دست دادن یک عزیز. امّا او حقیقت ابدی را مطلقاً می دانست.

او دانشمندی بود که در طول تمام زندگیش در بارۀ حقیقت دنیای طبیعی تحقیق کرد. او به اندازۀ کافی از ابزار دانش استفاده کرد که مورد افتخار همکاران در سراسر دنیا شد. اکثر کار هائی که در شیمی کرد با تجسّم حرکت مولوکول ها در ذهنش بود و بعداً تأئید کردن آن تجسّمات با امتحان کردن در آزمایشگاه ها.

امّا او مسیر دیگری را برای کشف حقیقت که برای او و ما مهم بود دنبال کرده بود. فقط از طریق روح القدُس ما می توانیم مردم و وقایع را همانطور که خدا می بیند ببینیم.

هدیه در بیمارستان بعد از مرگ همسرش ادامه یافت. ما چیزهای مادرم را جمع کردیم که به خانه ببریم. پدرم در مسیر رفتن به ماشین از همۀ پرستار ها و دکتر ها تشکّر کرد. من بیاد میاورم که احساس کردم که باید با غم مان تنها می ماندیم.

من حالا تشخیص می دهم که او آنچه را که فقط روح القدُس می توانسته به او نشان بدهد دیده بود. او آن مردم را مثل فرشته ها دید که از طرف خدا برای مراقبت از یار شیرینش فرستاده شده بودند. آنها شاید خودشان را مثل پرستاران حرفه ای دیده بودند، امّا پدر از آنها از طرف ناجی تشکّر می کرد.

تأثیر روح القدُس بر روی او تا رسیدن به خانۀ پدر و مادرم ادامه یافت. ما در اطاق نشیمن برای چند دقیقه ای صحبت کردیم. پدر خودش را معاف کرد و به اطاق خوابش که نزدیک بود رفت.

بعد از چند دقیقه، به اطاق نشیمن برگشت. او یک لبخند دلپذیر داشت. او بطرف ما آمده و با آرامی گفت، ”من نگران بودم که میلدرد به تنهائی به دنیای ارواح میرسد. من فکر کردم که او در میان جمعیّت احساس گم شدن بکند.”

سپس به روشنی گفت، ”من همین الان دعا کردم. میدانم که میلدرد خیلی خوب است. مادرم آنجا بود که ملاقاتش کند.”

من بیاد میاورم که لبخند می زدم وقتی او آنرا گفت، مادر بزرگم را تصوّر کردم، پاهای کوتاهش پمپ میزنند، با سرعت از میان جمعیّت راه میرود که مطمئناً آنجا باشد تا موقع آمدن همسر پسرش آنجا بوده و در آغوشش بگیرد.

حالا، یکی از آن دلایلی که پدرم درخواست کرد و آن آرامش را دریافت نمود بخاطر آن بود که از بچّگی همیشه با ایمان دعا می کرد. او به دریافت جواب هائی که به قلبش برای دادن آرامش میامدند عادت داشت. علاوه بر داشتن عادت برای دعا، او با کتاب مقدّس و سخنان پیامبران در قید حیات آشنا بود. بنابراین او زمزمه های آشنای روح القدُس را تشخیص داد.

همراهی روح القدُس بیشتر از دادن آرامش و راهنمائی بود. آن او را از طریق کفّارۀ عیسی مسیح عوض کرد. وقتی ما آن قول داشتن روح القدُس را برای همیشه قبول می کنیم، ناجی بما تصفیه شدن را که لازمۀ زندگی ابدی است اعطاء می کند، بزرگترین هدیه ها (مراجعه کنید به اصوا و پیمانها ٧:١۴).

شما سخنان ناجی را بخاطر میاورید: ”حالا این فرمان منست: توبه کنید، تمام دنیا، و بسوی من آئید و بنام من تعمید شوید، که با دریافت روح القدُس مقدّس شوید، که در آخرین روز در حضور من منزّه باشید” (٣ نیفای ٢٠:٢٧).

آن فرامین با این وعده از طرف خداوند میایند:

و حالا، همانا، همانا، من به تو می گویم، اطمینانت را بر آن روح القدُس بگذار که به نیکوکاری هدایت می کند—آری، برای انجام کار عادلانه، زندگی مطیعانه، قضاوت صالحانه، و این روح منست.

”همانا، همانا، من به شما می گویم، من روحم را به شما عرضه میدارم، که ذهن شما را روشن خواهد کرد، که روحتان را پُر از لذّت خواهد کرد” (اصول و پیمانها ١٣-١٢:١١).

من گواهی می دهم که خدای پدر زنده است، که عیسی مسیح احیا شده کلیسایش را هدایت می کند، که توماس اس. مونسون حائز تمام کلید های کشیشی است، و با الهام از طریق روح القدُس کلیسای عیسی مسیح مقدّسین آخرین زمان و اعضای فروتنش را هدایت کرده و پشتیبانی می کند.

من بعلاوه به شما گواهی می دهم که این مردان عالی که بما بعنوان شاهدان خداوند عیسی مسیح سخنرانی می کرده اند، بعنوان اعضای گروه دوازده رسولان، از طرف خدا خوانده شده اند. من میدانم که روح القدُس برای خواندنشان رئیس مونسون را هدایت کرد. و همچنانکه شما به سخنرانی و گواهی های شان گوش کردید، روح القدُس آنچه را که من حالا به شما می گویم تصدیق کرد. آنها از طرف خدا خوانده شدند. من آنها را تأئید می کنم و دوستشان دارم و میدانم که خداوند دوستشان دارد و آنها را در خدمت شان پشتیبانی خواهد کرد. و من این گواهی را می دهم بنام خداوند عیسی مسیح، آمین.

یاد داشتها

  1. Handbook 2: Administering the Church (2010), 20.3.10.

  2. See George Q. Cannon, in “Minutes of a Conference,” Millennial Star, May 2, 1863, 275–76.